یکی از رازهائی که ذهن فیزیکدانان را به خود مشغول کرده مربوط به سیاهچاله ها می باشد. زمانیکه اطلاعات بدرون یک سیاهچاله وارد می شود ، آیا این اطلاعات نابود می شود و یا به شکل دیگری باقی می ماند؟
استفن هاوکینگ بر این باور بود که سیاه چاله ها طی یک زمان طولانی بخار می شوند و به آرامی ذرات بدون شکلی را آزاد می کنند. در نتیجه ، هر گونه اطلاعاتی که وارد آن شد از بین خواهد رفت.
اما ، یک تحقیق جدید که برای دانشگاه یورک و موسسه علمی ساینیک در هند انجام گردید دیدی تازه از پارادوکس سیاهچاله را عنوان کرده که ممکن است به حل اسرار اطلاعات ورودی به سیاهچاله کمک کند. این محققین دریافت کرده اند که اگر اطلاعات در سطح کوانتمی نابود شوند ، (این اطلاعات) در واقع مخفی می باشند و قادرند در جائی دیگر ظاهر شوند.
بجای اینکه اطلاعات بطور کامل نابود شوند ، برخی ارتباط و پیوند بین ذرات بخار شده و وضعیت درونی سیاه چاله باقی می ماند.
http://www.york.ac.uk/admin/presspr/pressreleases/blackhole.htm
منبع: آسمان پارس
گروهی از محققین بر این عقیده اند که مواد چگال تشکیل دهنده ماده تاریک، با شکل گیری ستارگان تاریک نخستین ، مانع از ورود نسل اولیه ستارگان به مرحله "رشته اصلى" شده اند.ستارگان تاریک به جای سوختن هیدروژن ( همجوشی هسته ای)،با نابودی ماده تاریک گرم می شدند و به احتمال زیاد این ستارگان هنوز هم در گوشه ای از کیهان وجود دارند.
تنها چندین صد هزار سال پس از انفجار بزرگ با سرد شدن تدریجی کیهان، مواد اولیه از ابر های گاز یونیده ابر گرم جدا شدند و در اثر گرانش گرد هم آمدند و ستارگان نخستین را شکل دادند.اما این ستارگان با ستارگانی که ما امروز می بینیم تفاوت های عمده ای داشته اند.آنها به طور کلی از هیدروژن و هلیم تشکیل می شدند و پس از این که جرم شان بسیار زیادی می شد با انفجاری مهیب تبدیل به ابر نو اختر می گشتند. انفجار های ابر نواختری پی در پی و همجوشى هسته اى این دست از ستارگان، باعث ورود عناصر سنگین تری به کیهان می شد.
ماده تاریک در دوران اولیه کیهان، حکم فرما بوده است. این ماده اسرار آمیز با گرانش خود مواد موجود در کیهان را به دور هم جمع کرده و هاله ای آز آنها تشکیل می داده است. همچنان که ستارگان اولیه در درون هاله هایی از ماده تاریک در کنار هم گرد می آمدند، پروسه ای که از آن تحت عنوان سرد شدن مولکولی هیدروژن یاد می شود،به ،فروپاشی آنها به داخل ستارگان کمک می کرده. البته این ایده متداولی است که مورد پذیرش شمار زیادی از اخترشناسان می باشد.
اما عده ای از محققین ایالات متحده بر این عقیده اند که ماده تاریک صرفا به واسطه گرانشش تاثیر گذار نبوده ، و به طور عمیق تری در کیهان درگیر بوده است.نتایج تحقیقات این گروه تحت عنوان " ماده تاریک و ستارگان نخستین : فاز جدیدی از تکامل تدریجى ستاره ای" به چاپ رسیده است.
هنگامی که ریز ذرات ماده تاریک به هم فشرده می شوند،از بین می روند.ذارت در فرایند نابودی مقدار زیادی حرارات ایجاد کرده و باعث اختلال در مکانیزم پروسه سرد شدن مولکولی هیدروژن می شوند. همجوشی هسته ای هیدوژن می ایستد و فاز نوین ستاره ای "ستاره تاریک" آغاز می گردد.بدین ترتیب گوی های پرجرمی از هیدروژن و هلیوم به جای همجوشی هسته ای از نابودی ماده تاریک حاصل می آیند.
اگر این ستارگان به میزان کافی پایدار باشند، احتمال می رود شماری از آنها هنوز هم وجود داشته باشند.این بدان معنا است که جمعیت های ستارگان نخستین هیچگاه به مرحله "رشته اصلی" نرسیده اند و همچنان در پروسه توسعه نیافته نابودی ماده تاریک به سر می برند و به بیان دیگر عقب مانده اند.
همچنان که ماده تاریک در این فرایند به مصرف می رسد.مقادیر دیگری از ماده تاریک در سایر نقاط به عنوان جایگزین به سوی هاله جریان خواهند یافت تا هسته همچنان گرم بماند.بدین ترتیب همجوشی هسته ای هیدروژن همانند گذشته دیگر ادامه نخواهد یافت.
از طرف دیگر ممکن است ستارگان تاریک نتوانند برای مدت زیادی دوام بیاورند. همجوشی هسته ای مواد عادی ممکن است سرانجام فرایند نابودی ماده تاریک را مختل نماید.بنابر این سیر تکاملی این دست از ستارگان برای تبدیل شدن به یک ستاره عادی از حرکت نمی ایستد ، بلکه به تاخیر می افتد.
چگونه اخترشناسان می توانند به جستجوی ستارگان تاریک بپردازند؟
ستارگان تاریک بسیار عظیم اند و شعاع هسته آنها می تواند بیش از یک واحد نجوی باشد (فاصله بین زمین و خورشید، در حدود 150 میلیون کیلومتر). در نتیجه کاندیدا های مناسبی برای آزمایش عدسى گرانشی می باشند.در این آزمایش مشاهداتی از گرانش کهکشان های مجاور به عنوان تلسکوپ های مصنوعی برای کانونی کردن نور اجرامی که در دور دست ها قرار دارند، استفاده می شود. تا کنون این بهترین روشی است که اخترشناسان برای شناسایی و بررسی اجرام دور دست از آن بهره می برند.
این ستارگان همچنین از راه دیگری نیز قابل آشکار سازی هستند،اگر ماهیت ماده تاریک از تئوری "کنش و واکنش ضعیف ذرات پر جرم" پیروی کند، به هنگام نابودی ریز ذرات ماده تاریک، مقدار زیادی حرارت تولید می شود و بواسطه این گرمای زیاد ،تابش هایی در طیف گاما صورت می گیرد. علاوه بر این ذرات دیگری نیز در فضا پراکنده می گردند. بنا بر این اخترشناسان با بررسی آسمان در طیف گاما و جستجوی ذراتی همانند نوترینو و پاد (ضد) ماده می توانند به وجود ستارگان تاریک پی ببرند.
راه سوم برای یافتن این دست از ستارگان، تاخیر در ورود به مرحله "رشته اصلی" ستارگان اولیه است.ستارگان تاریک می توانند برای میلیون ها سال برای رسیدن به این مرحله تاخیر داشته باشند، که این امر خود باعث ایجاد شکافی غیر عادی در فرایند تکاملی ستارگان می باشد.
شاید ستارگان تاریک بتوانند اخترشناسان را در یافتن ماهیت حقیقی ماده تاریک یاری نمایند.
منبع : آســـمان پارس
یک شب هنگامی که در حال تماشای تی وی هستید صدای جیغ خواهر شما از آشپز خانه به گوش میرسد (اونهایی که مثل من خواهر ندارن و یا اصلا دخترن نخونن)شما بلافاصله خود را در محل حادثه استاد میکنید و می فهیمد خواهر شما از یک سوسک زشت(بلاتشریف به آقای سوسک)ترسیده شما هم که خیلی شجاع هستید با یک ورد اواداکداوارا با دمپایی بر سر سوسک بیچاره می زنید . صدای تشویق و تمجید خواهرتان شما را به وجد می آورد چون احساس می کنید شما یکی از بزرگترین موجودات عالم هستید.
اما با نگاهی گذرا آقای سوسک کش( قابل توجه آقای سوسک) شما اگر در مقابل کوه حتی به اندازه یک پره ریز پای سوسک در مقابل خودتان نیستید. حال تصور کیند آن کوه همان پره باشد زمین مثل خانه شما در مقابل پر سوسک است حال زمین در مقابل خورشد همچون سوسک در مقابل شماست . خورشید در مقابل وسعت منظومه شمسی مثل سوسک در مقابل خانه شماست اما وسعت منظومه شمسی با 5 ،6 میلیار کیلومتر عرض در مقابل کهکشان راه شیری مثل آن سوسک در مقابل شهر تهران است حال این کهکشان یکی از کهکشانهای کوچک جهان است در این جهان او مثل آن سوسک در مقابل خود کهکشان است .
حال این جهان ما تنها نیست او درمیان جهان هایی دیگر به طور هم زمان و یا غیر هم زمان بوجود آمده . حالا این وسعت از کجا بیرون زده فلش بر میگرده به پانزده میلیارد سال پیش آره این دنیای کوچیک ما در حدود پانزده میلیاردسال پیش بوجود آمد خوب حالا چطور گوش فرادهید.
داشتم میگفتم که انفجار بزرگ این چه کوفتیه انفجارم کجا بوده خو ب ببینید در اول این ماده امروزه وجود نداشته بلکه پلاسما بوده حالا این پلاسما چیه توضیح میدم این ماده یکی از شش نوع ماده است مثل مایع،جامد، گاز، فرمونیک و باس انیشتین حتما دیگه اسم دوسه تای اول رو شنیدید اما در مورد بقیه که به شما هیچ .... نداره اما پلاسما، یک سئوال می پرسم می خوام جواب بدید اتم هیدروژن که ساده ترین اتم ماده است و بقیه ساختارشون مثل اونه چه شکلیه ؟
می دونم که جوابش رو حوصله ندارید بدید پس خودم میگم .دارای یک پروتون ویک نوترون در هسته و یک الکترون آزاد به دور هسته خوب در پلاسما اینها از یکدیگر طلاق گرفته اند ودر اصطلاح میگن که ماده یونیزه شده چون الکترون توش نیست والکترونها جدا هستن یعنی الکترونها اینور جهان واتم ها (پرتون ونوترون) اونور جهان البته جهان اونموقع شاید خیلی کوچیک بوده به اندازه یک اتم خوب حالا اگر یک اتم کامل بخواهیم نیاز به الکترون داریم براثر یک نیرو که کسی هنوز نفهمیده چی بوده (الان میگن که پنج نیرو و یا پنج نور البته به قول یکی از دوستان پنج تن) الکترون وارد هسته اتم شده و اولین اتم و یا ماده امروزی رو ساخته به نظرتون چی بود اون ماده خوب معلومه هیدروژن با (H) خوب این ماده کم کم بر اثر گرمای انفجار با الکترونهای دیگه ترکیب می شده و تبدیل به اتمهای دیگه میشده این یجوری تعریف ساده همجوشی هسته ای(البته فرایند جانبی اونه)حال ما ماده داریم ابرهای گازH به طور ناموزون در تمام پهنه انفجار در حال پخشن
این توده ها مانند ابرهای به هم چسبیده حال کم کم دور یک هسته نا معلوم جمع و متراکم می شوند (میلیونها ابر به دور میلیونها هسته که هسته ها خود ابرها هستن که جرم بشیتری دارند مثال قطره آب شیمی 1)می خوام برای درک مطلب مثالی بزنم در زمستان شما از پتو استفاده میکنید تا گرم شوید حالا در این ابر کم کم شرایطی مانند پتو و متراکم شدن پیش میاید داره همه چیز گرم میشه هسته که به دمای مناسبی برسه از گرما مشتعل مشه قابل ذکر قبل از این دمای منطقه ابر صفر مطلق بوده البته نه در موقع انفجار البته، حالا اون هسته کم کم داره گرم میشه گرم شو گرم شو حالا داره داغ میشه و آره خودشه یک ستاره داره متولد میشه ستاره هامون متولد شدن حالا دیگه از خدا چی می خواهیم دو چشم بینا از دنباله غبار ابر که هنوز متراکم نشده سیارات بوجود می آیند بخاطر گرمای ستاره اتم ها باهم مخلوط میشن .
اما یک سئوال حیاتی می خوام بپرسم اونم اینه که اگر این ابتدای جهان بوده و قبل از اون هیچی نبوده پس این پلاسما از کجا پیدا شده ؟
جواب این سئوال هنوز در پرده ای از ابهام اما من می خوام این رو برای شما شرح بدم که شاید این ابتدای جهان ما بوده، ولی احتمالا انتهای جهان قبلی بوده !!! چیزی فهمیدید نه ؟؟؟؟
منم اولش به هر کی می گفتم نمی فهمید ولی حالا همه خوره مطلب شدن ببینید دنیای ما از ابعاد تشکیل شده این رو میزارم مسئله شما که چند تا بعد داره که حداقل موضوع برای تحقیق داشته باشید.
اما بدونید که این ابعاد تنها ابعاد جهان نیستن مثلا اگرشما در بعد زمان و مکان و ... محسور هستید و نمی توانید کاری بکنید اما روح شما در این ابعاد محسور نیستید اما حتما در بعد دیگری محسور است این نشانگر آن است که ابعاد دیگری در جهان مازاد این ابعاد وجود دارد اونایی که رشتشون ریاضی (من که نیستم الهی هزار مرتبه شکر)حتما جهان n بعدی رو خوندن این نشون میده که در همین جایی که دست شما هست دست شخص دیگری هم هست اما در ابعاد دیگری و در جهانهای دیگر بخاطر همین یک نظریه ساختن که میگن که شما اگر بعد زمان رو بشکنید در آن واحد دو جهان رو می سازید که در یکی مثلا مثل حال و در دیگری بخاطر تغییر شما تغیر کرده حالا اگر در حال جهان وجود داره چرا در گذشته نبوده ؟
این نظریه جهان چرخه ای که بحث منو بیشتر داغ میکنه می گه که جهان از ابتدا شروع میشه و در انتها به یک دنیای دیگه ختم میشه حالا فرض کنید هم زمان با دنیای ما چندین جهان دیگر وجود داشته باشه اینطوریکه نمی شه زندگی کرد اگر هم زمان وبا ابعاد یکی باشه این یک جواب جالب داره هم میشه هم نمیشه خو ب چطوری یکی از دوستان : این چی داره بلغور می کنه؟؟ اصلا معلوم نیست!!!
خوب حالا فکر کنید یک توپ جلوی شماست روی توپ خطوط فرضی بکشید مثلا هزار تا خط مثل خطوط استوا و نصف انهار بعضی هم دیگه رو قطع میکنن حالا فرض کنید که کل فضای توپ پر از این خطوط باشه همه جا تقاطع میشه و همه جا شلوخ پلوخ اما همه در یک سطح خطوط جدایی هستند حال فرض کنید هر خط یک جهان باشد چی می شود از ابتدای خطی که شروع به کشیدن می کنید فرض کنید ابتدای جهان است حال انتهای خط به ابتدای خط ختم می شود و دوباره برای اینکه به آخر برسد باید خط را ادامه بدهید وا ین حلقه لوپ یا حلقه تکرار اونقدر ادامه پیدا میکنه که ماژیک کم بیاری حالا کی تموم میشه بعدا در موردش حرف خواهیم زد .
اما حال یکی از خطوط را در نظر بگیرید و با چسب شیشیه ای روی آن بکشید حال شما جهانی با شکل دیگر(بعد) در روی یا در منطقه و همزمان با جهان زیری ساختید . اما یک سئوال ! ایا اوقات جهانهای یک سطح فرق میکنه ؟؟ آیا این حلقه تمامی ندارد؟؟؟
منبع: اسمان شب ایــران
ZHR |
سرعت ذرات ورودی |
بعدکانون بارش |
میل کانون بارش |
بیشینه فعالیت |
دوره فعالیت |
نام بارش |
۵ |
Km/s ۳۰ |
۱۹۵ |
۴- |
۴ فروردین |
۵ بهمن - ۲۶فروردین |
سنبله ای |
15 |
Km/s ۴۹ |
۲۷۱ |
۳۳+ |
۲ اردیبهشت |
۲۷ فروردین - ۵ اردیبهشت |
شلیاقی |
۶۰ |
Km/s ۶۶ |
۳۳۷ |
۰۱- |
١۶ اردیبهشت |
۳۰ فروردین - ۷ خرداد |
اتا – دلوی |
۵ |
Km/s ۳۰ |
۲۴۷ |
۲۲- |
۳۰ اردیبهشت |
۲۶ فروردین - ۲۴ تیر |
قوسی |
۵ |
Km/s ۳۵ |
۳۴۰ |
۳۰- |
۶مرداد |
۲۴ تیر - ۱۹ مرداد |
حوت جنوبی |
۲۰ |
Km/s ۴۰ |
۳۳۹ |
١۷- |
۶مرداد |
۲۱ تیر - ۲۸ مرداد |
دلتا-دلوی جنوبی |
۵ |
Km/s ۴۰ |
۳۳۴ |
2+ |
۲١ مرداد |
۲۴ تیر - ۳ شهریور |
دلتا-دلوی شمالی |
۱۰۰ |
۵۹ Km/s |
۴۷ |
۵۷+ |
۲۲مرداد |
۲۷تیر - ۳ شهریور |
برساووشی |
۶ |
Km/s ۲۵ |
۲۸۶ |
۵۹+ |
۲۷مرداد |
۰۴مرداد- ١۰ شهریور |
کاپا-دجاجه ای |
١۰ |
Km/s ۶۶ |
۸۵ |
۴١+ |
١۰ شهریور |
۳ شهریور- ١۵ شهریور |
آلفا-ارابه رانی |
متغیر |
Km/s ۲۰ |
۲۶۲ |
۵۴+ |
۱۷ مهر |
۱۴-۱۸مهر |
تنینی |
۲۰ |
Km/s ۶۶ |
۹۵ |
۱۶+ |
۳۰ مهر |
۱۰ مهر - ۱۶ آبان |
جباری |
۱۴ |
Km/s ۲۷ |
۵۳ |
۱۲+ |
۱۴ آبان |
۹مهر- ۴ آذر |
ثوری جنوبی |
۷ |
Km/s ۲۹ |
۵۸ |
۲۱+ |
۲۱ آبان |
۹مهر- ۴ آذر |
ثوری شمالی |
متغیر |
Km/s ۷۲ |
۱۵۳ |
۲۲+ |
۲۸ آبان |
۲۳- ۳۰ آبان |
اسدی |
۱۲۰ |
Km/s ۳۵ |
۱۱۲ |
۳۳+ |
۲۳ آذر |
۲۶-۱۶آذر |
جوزایی |
١۰ |
Km/s ۳۳ |
۲۱۷ |
۷۶+ |
۱ دی |
۲۶ آذر-۵ دی |
دبی |
۱۲۰ |
Km/s ۴۳ |
۲۲۹ |
۴۹+ |
۱۴ دی |
۱۵-۱۱ دی |
ربعی |
به امید آسمان صاف
یکی از جالبترین افکار بشر، ایده جابجایی در بعد زمان است .
البته اگر از یک بعد دیگر به قضیه نگاه کنیم همه ما مسافر زمان هستیم.
همین الان که شما این را میخوانید، زمان به پیش میرود و آینده به حال و حال به گذشته تبدیل میشود.
نشانه اش هم رشد موجودات است. ما بزرگ میشویم و میمیریم. پس زمان در جریان است
آلبرت اینشتین با ارائه نظریه نسبیت خاص نشان داد که این کار از نظر تئوری شدنی است.
بر طبق این نظریه اگه شیئی به سرعت نور نزدیک شود گذشت زمان برایش آهسته تر صورت میگیرد.
بنابراین اگر بشود با سرعت بیش از سرعت نور حرکت کرد، زمان به عقب برگردد.
مانع اصلی این است که اگر جسمی به سرعت نور نزدیک بشود جرم نسبی ان به بینهایت میل میکند
لذا نمی شود شتابی بیش از سرعت نور پیدا کرد. اما شاید یه روز این مشکل هم حل شود.
بر خلاف نویسنده ها و خیالپردازها که فکر میکنند سفر در زمان باید با یک ماشین انجام شود،
دانشمندان بر این عقیده هستند که اینکار به کمک یک پدیده طبیعی صورت میگیرد.
در این خصوص سه پدیده مد نظر است:
سیاهچاله های دوار، کرم چاله ها و ریسمانهای کیهانی.
سیاهچاله ها: اگر یه ستاره چند برابر خورشید باشد و همه سوختش را بسوزاند،
از انجا که یک نیروی جاذبه قوی دارد لذا جرم خودش در خودش فشرده میشود و
یک حفره سیاه رنگ مثل یه قیف درست میکند که نیروی جاذبه فوق العاده زیادی دارد
طوری که حتی نور هم نمیتواند از ان فرار کند.
اما این حفره ها بر دو نوع هستد. یه نوعشان نمی چرخند لذا انتهای قیف یک نقطه است.
در انجا هر جسمی که به حفره مکش شده باشه نابود میشود.
اما یه نوع دیگر سیاهچاله نوعی است که در حال دوران است
و برا همین ته قیف یه قاعده داره که به شکل حلقه اس.
مثل یک قیف واقعی است که تهش باز است.
همین نوع سیاهچاله است که میتواند سکوی پرتاب به آینده یا گذشته باشد.
انتهای قیف به یک قیف دیگر به اسم سفیدچاله میرسد که درست عکس ان عمل میکند.
یعنی هر جسمی را به شدت به بیرون پرتاب میکند.
از همین جاست که میتوانیم پا به زمانها و جهان های دیگر بگذاریم.
کرم چاله : یک سکوی دیگر گذر از زمان است که میتواند
در عرض چند ساعت ما را چندین سال نوری جابجا کند.
فرض کنید دو نفر دو طرف یک ملافه رو گرفته اند و میکشند.
اگر یک توپ تنیس بر روی ملافه قرار دهیم یک انحنا در سطح ملافه به سمت توپ ایجاد می شه
اگر یک تیله به روی این ملافه قرار دهیم به سمت چاله ای که ان توپ ایجاد کرده است میرود.
این نظر اینشتین است که کرات آسمانی در فضا و زمان انحنا ایجاد میکنند؛
درست مثل همان توپ روی ملافه.
حالا اگه فرض کنیم فضا به صورت یک لایه دوبعدی روی یه محور تا شده باشد
و بین نیمه بالا و پایین آن خالی باشد و دو جرم هم اندازه در قسمت بالا و پایین مقابل هم قرار گیرد،
آن وقت حفره ای که هر دو ایجاد میکنند میتواند به همدیگر رسیده و ایجاد یک تونل کند.
مثل این که یک میانبر در زمان و مکان ایجاد شده باشد.
به این تونل میگویند کرم چاله این امید است که یک کهکشانی
که ظاهرا میلیونها سال نوری دور از ماست،
از راه یک همچین تونلی فقط چند هزار کیلومتر دور از ما باشد. در اصل میشود گفت کرم چاله
تونل ارتباطی بین یک سیاهچاله و یه سفیدچاله است
و میتواند بین جهان های موازی ارتباط برقرار کند
و در نتیجه به همان ترتیب میتواند ما را در زمان جابجا کند.
آخرین راه سفر در زمان ریسمانهای کیهانی است.
طبق این نظریه یک سری رشته هایی به ضخامت یه اتم
در فضا وجود دارند که کل جهان را پوشش میدهند و تحت فشار خیلی زیادی هستند.
اینها هم یه نیروی جاذبه خیلی قوی دارند که هر جسمی را سرعت میدهند
و چون مرزهای فضا زمان را مغشوش میکند
لذا میشود از انها برای گذر از زمان استفاده کرد.
حالا اینها رو گفتیم ولی چند اشکال در این کار است !!!
اول اینکه اصلا نفس تئوری سفر در زمان یک پارادوکس است. پارادوکس یا محال نما
یعنی چیزی که نقض کننده(نقیض) خودش در درونش است.
یک مثال :اگه خدا میتواند هر کاری را انجام دهد
پس آیا میتواند سنگی درست کند که خودش هم نتواند تکانش دهد؟
این یک پارادکس است چون اگر بگوییم آری پس انوقت با اینکه خدا هرکاری را میتواند
انجام دهد متناقض است
و اگر بگوییم نه باز هم همان میشود یعنی خدا هر کاری را نمیتواند انجام دهد.
یک مثال دیگر این است که اگر من در زمان به عقب برگردم ,
به تاریخی که هنوز بدنیا نیامده بودم
پس چطور میتوانم انجا باشم. یا مثلا اگر برگردم و پدربزرگ خودم را بکشم
پس من چطور بوجود اومده ام؟
یک راه حل که برای این مشکل پیدا شده است،
نظریه جهانهای موازی است.
طبق این نظریه امکان دارد چندین جهان وجود داشته باشد که مشابه جهان ماست
اما ترتیب وقایع در انها فرق میکند.
پس وقتی به عقب برمیگردیم در یک جهان دیگر وجود داریم نه در جهانی که در ان هستیم.
طبق این نظریه بینهایت جهان موازی وجود دارد و ما هر دستکاری که در گذشته انجام بدهیم
یک جهان جدید پدید می آید.
*****
منبع : آســمان شـــب ایـــــــران