* آسمــــــان شــــــب *

در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا ؟!؟!

* آسمــــــان شــــــب *

در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا ؟!؟!

زهره و زحل در کنار هم

 
منظره افق غربی،‌شامگاه دهم تیر ماه
این شبها پس از غروب خورشید، سیاره پرفروغ زهره از قدر ۳/۴- در آسمان غربی و در مرز دو صورت فلکی خرچنگ و اسد (شیر) می درخشد. همچنین در سمت شمال زهره، «ستاره» پرفروغ دیگری از قدر ۵/۰ دیده می شود. 

اگر تلسکوپتان را به سمت ستاره کم نورتر نشانه بروید، در میدان دید، ارباب حلقه‌های منظومه شمسی، زحل، دیده می شود.

فاصله ظاهری این دو سیاره نسبت به یکدیگر هر شب کمتر می شود. که حداقل این فاصله را می توان، شامگاه دهم تیر، بلافاصله پس از غروب خورشید شاهد بود. این مقارنه بسیار زیبا در ساعت ۲۰:۱۵ به اوج خود می رسد و تا زمان غروب آن دو که دقایقی پیش از ساعت ۲۲ است ادامه دارد. در این شب فاصله این دو از هم حدود ۴۱ دقیقه قوس خواهد بود. اگر با تلسکوپی با بزرگنمایی نسبتا کم و میدان دید حدود یک درجه به این منظره بدیع نگاه کنید، می توانید سیاره درخشان زهره را در حالت هلال پهن و به قطر زاویه‌ای حدود ۳۲ ثانیه قوس در کنار سیاره طوق بر گردن منظومه شمسی به قطر زاویه‌ای با همین حدود (با احتساب حلقه‌ها حدود ۳۴ ثانیه قوس و قطر ۱۷ ثانیه قوس بدون حلقه‌ها) ببینید.
 
شبیه‌سازی منظره تلسکوپی زهره و زحل در شامگاه ۱۰ تیر۱۳۸۶
جالب است که در این هنگام با تلسکو‍پهای کوچک بزرگترین قمر زحل، تیتان، نیز در حدود فاصله ۵/۲ دقیقه قوس زحل دیده می‌شود با تلسکوپهای بزرگتر شاید بتوان چند قمر دیگر را نیز با تاریک شدن آسمان و پیش از فرو رفتن زحل و زهره در غبار افق دید.  
 
در نگاه با چشم  یا با دوچشمی‌های کوچک با میدان دید باز ستاره قلب الاسد نیز در شمال شرق آن دو و در فاصله زاویه‌ای حدود ۶ درجه‌ای (بالا چپ) به نظاره این مقارنه نشسته است.
 
در شبهای پس از دهم تیر منظره مقارنه آن دو دیدنی است به طوری که در شب ۱۱ تیر حدود ۱ درجه، شب ۱۲ تیر حدود ۵/۱ درجه، شب ۱۳ تیر حدود ۲ درجه،  در شب ۱۴ تیر حدود ۵/۲ درجه و شب ۱۵ تیر حدود ۳ درجه فاصله دارند و کماکان در میدان دید دوچشمی‌های بزرگ نیز کنار هم دیده می‌شوند. با دور شدن آنها زهره به قلب الاسد نزدیک می‌شود و مثلث کشیده زیبای زحل، زهره، و قلب الاسد پدید می‌آید. سپس با فرا رسیدن آغاز ماه قمری در روزهای پایانی تیر مناظر دل انگیز حضور در جمع این سه دیده خواهد شد.  
 
مقارنه ۴۱ دقیقه قوسی زهره و زحل در شامگاه ۱۱ تیر بهترین مقارنه آن دو تا زمان مقارنه استثنایی مرداد ۱۳۸۷ میان این دو سیاره است که آن دو به ۱۳ دقیقه قوسی یکدیگر می‌رساند،‌ پدیده‌ای کم نظیر که تا دی سال ۱۳۹۵ (۹ ژانویه ۲۰۱۶) رکورد نزدیکی این مقارنه شکسته نخواهد شد. با وجود این، مقارنه ۱۱ تیر امسال از نظر بصری به علت بزرگی زاویه‌ای زهره و شکل هلال مانند آن زیبایی خاص و برگزیده‌ای دارد.
 
*****
 
منبع : سایت رسمی مجله ی نجوم
 

اصطلاحاتی که باید بدانی

اصطلاحاتی که باید بدانید
مانند هر زمینه تخصصی دیگری، نجوم هم اصطلاحات مخصوص خودش را دارد. افراد تازه‌وارد به‌سرعت به‌عباراتی مانند «ثانیه قوس»، «قدر چهار» و «بُعد» برخورد می‌کنند. اما ناامید نشوید، این اصطلاح‌ها را به‌خوبی یاد می‌گیرید. در اینجا مروری سریع بر مهمترین اصطلاحات نجومی و مفاهیم آنها که شما به‌دانستن آنها نیاز دارید، خواهیم داشت.

مقیاس‌ها در آسمان

مشت شما ۱۰ درجه از آسمان را می پوشاند

افراد مبتدی اغلب برای توصیف فواصل در اسمان دچار مشکل می‌شوند. شما هم ممکن است در گفتگویی مانند این گفتگو گرفتار شده باشید:
«آن دو ستاره را می‌بینی؟ همان دو ستاره که تقریباً ۸ اینچ از هم فاصله دارند؟
بله، اما به‌نظر من ۶ فوت از هم فاصله دارند.»
شکلی که اینجا وجود داشت این بود که فواصل را در آسمان نمی‌توان با مقیاس‌های خطی مانند فوت یا اینچ بیان کرد. روشی که برای این‌کار وجود دارد، فاصله زاویه‌ای است.
ستاره‌شناسان ممکن است بگویند که دو ستاره از هم ده درجه ( ْ۱۰) فاصله دارند. این به ‌آن معناست که اگر از چشم شما به‌هر یک از آن ستاره‌ها، خطوطی رسم شوند، آن دو خط به‌رأس چشم شما یک زاویه ْ۱۰درجه تشکیل می‌دهند. خیلی ساده!
مُشت خود را در طول بازویتان قرار دهید و از پشت آن با یک چشم خود نگاه کنید. مشت شما از یک سو تا سوی دیگر تقریباً ْ۱۰ از آسمان را می‌پوشاند. نوک انگشت در طول بازو، حدود ْ۱ را می‌پوشاند. عرض خورشید و ماه هرکدام ْ۲/۱ است. طول ملاقه دب‌اکبر ْ۲۵ و از افق تا نقطه بالای سر (سرسو، سمت‌الرأس) هم ْ۹۰ است.
فاصله زاویه‌ای، تقسیمات کوچکتری هم دارد. یک درجه از ۶۰ دقیقه قوس و هر دقیقه قوس هم از ۶۰ ثانیه قوس تشکیل شده است.
اگر دو جسم با فاصله یک ربع درجه از هم ظاهر شوند، ستاره‌شناسان ممکن است آن را به‌صورت ۱۵ دقیقه قوس یادداشت کنند (به‌اختصار َ۱۵). پُرنورترین سیاره‌ها معمولاً فقط با جدایی زاویه‌ای چند ده ثانیه قوس از زمین دیده می‌شوند.
یک تلسکوپ ۵ اینچ می‌تواند جزییاتی را با جدایی زاویه‌ای ۱ ثانیه قوس ( ً۱) مشخص کند. این مقدار، پهنای یک سکه یک پِنی است که از فاصله ۴ کیلومتری دیده شود (۵/۲ مایل).

مختصات در آسمان

بعد یا  right ascension و میل یا declination

آسمان شب از زمین، مانند گنبد عظیمی به‌نظر می‌آید که ستاره‌ها به‌سطح داخلی آن چسبیده‌اند. اگر زمین زیرِ پای ما ناپدید می‌شد، آن‌گاه می‌توانستیم ستارگان را در هر سوی خودمان ببینیم (و احساس هیجان‌انگیز معلق بودن در مرکز یک کره پهناور و پُرستاره را تجربه کنیم).
ستاره‌شناسان موقعیت ستاره‌ها را به‌وسیله موضعی که آنها روی کره آسمان دارند، تعیین می‌کنند. زمین را درحالی که در مرکز کره آسمان معلق است، مجسم کنید و مدارهای طول و عرض جغرافیایی را روی آن تصور کنید، آنها را به‌سمت خارج باد کنید تا روی سطح داخلی کره آسمان قرار بگیرند. حالا این مدارها صفحه مختصاتی را روی آسمان فراهم آورده‌اند که موقعیت هر ستاره‌ای را مشخص می‌کند. همان‌گونه که طول و عرض جغرافیایی موقعیت هر نقطه روی زمین را مشخص می‌کنند. در آسمان، عرض جغرافیایی، «میل» و طول جغرافیایی، «بُعد» نامیده می‌شود. اینها مختصات استاندارد آسمان هستند.
میل به‌درجه، دقیقه قوس و ثانیه قوس شمالی (+) و یا جنوبی (-) از استوای سماوی، تقسیم می‌شود. بُعد با درجه تقسیم‌بندی نشده است، بلکه به‌ساعت‌ها (h)، دقیقه‌ها (m) و ثانیه‌های زمانی (s)، از ۰ تا ۲۴ ساعت تقسیم می‌شود.
ستاره‌شناسان این تنظیم را سال‌ها پیش وضع کردند، زیرا زمین هر دور کامل به‌دور خودش را در حدود ۲۴ ساعت کامل می‌کند. بنابراین کره آسمان، با صفحه مختصات ثابتی که روی آن قرار دارد، به‌نظر می‌آید که تقریباً هر ۲۴ ساعت یک دور کامل را می‌پیماید.
ولی تغییرات کوچکی هم وجود دارند. مختصات سماوی یک ستاره بعد از گذشت سال‌ها، بتدریج تغییر می‌کند که این تغییرات از تغییر جهت آهسته محور زمین در فضا که حرکت تقویمی نام دارد، ناشی می‌شود. زمانی که بُعد و مِیل در کتاب‌ها و اطلس‌ها داده می‌شوند، شما اغلب تاریخ سالی مانند ۲۰۰۰.۰. را ضمیمه آنها مشاهده می‌کنید (لفظ ۰.. به‌معنای زمان آغاز سال است: نیمه شب اول ژانویه). این تاریخ زمانی است که تا آن هنگام، مختصات داده شده صحیح هستند. برای بیشتر اهداف آماتوری، این میزان تصحیح، چون خیلی ناچیز است، زیاد مهم نیست.

درخشندگی

قدر برخی از ستاره ها را مشاهده می کنید

درخشندگی یک ستاره (یا هر چیز دیگری در آسمان) قدر نامیده می‌شود. شما با این اصطلاح زیاد مواجه خواهید شد. روش قدرسنجی حدود ۲۱۰۰ سال پیش آغاز شد، یعنی زمانی که ستاره‌شناس یونانی، ابرخُس، ستاره‌ها را به‌رده‌های درخشندگی تقسیم کرد و پُرنورترین ستاره‌ها را «قدر اول» نامید که به‌سادگی، «بزرگترین» معنی می‌دهد. ستاره‌هایی را که کمی کم‌نورتر بودند، «قدر دوم» نامید، یعنی دومین مرتبه بزرگی و به‌همین ترتیب تا کم‌نورترین ستاره‌هایی که می‌توانست ببیند و آنها را قدر ششم نامید.
با اختراع تلسکوپ، رصدگران می‌توانستند ستاره‌های حتی کم‌نورتر را هم ببینند. به‌این‌گونه قدرهای ۷، ۸، و ۹ هم اضافه شدند. امروز دوربین‌های دوچشمی می‌توانند ستاره‌هایی از قدر ۹ و تلسکوپ‌های ۶ اینچ آماتوری قدرهای ۱۲ و ۱۳ را هم نشان دهند. تلسکوپ فضایی هابل ستارگانی از قدر ۳۰ را هم دیده که تقریباً ۱۰ میلیارد بار کم‌نورتر از کم‌نورترین ستاره‌هایی هستند که با چشم غیرمسلح قابل مشاهده‌اند.
در سوی دیگر این مقیاس، به‌نظر می‌آید که بعضی از ستاره‌های قدر اول ابرخس، بسیار پُرنورتر از بقیه هستند. برای اصلاح این موضوع، این مقیاس حالا اعداد منفی را هم دربر می‌گیرد. وِگا (Vega) از قدر صفر و شباهنگ، پُرنورترین ستاره آسمان از قدر ۴/۱– می‌درخشند. زهره حتی از این هم درخشان‌تر است و معمولاً از قدر ۴- می‌درخشد. ماه کامل هم از قدر ۱۳- و خورشید هم از قدر ۲۷- می‌درخشد.

فواصل

فاصله پروکسیمای قنطورس، نزدیک ترین ستاره به ما ۲/۴ سال نوری است

زمین در هر سال یک‌بار به‌دور خورشید می‌گردد و فاصله‌اش از خورشید به‌طور میانگین ۱۵۰ میلیون کیلومتر یا ۹۳ میلیون مایل است. این فاصله یک واحدنجومی نامیده می‌شود که یک واحد سودمند و قابل استفاده برای اندازه‌گیری فواصل در منظومه شمسی است.
فاصله‌ای را که نور در مدت یک سال طی می کند، یک سال نوری نامیده می‌شود (یک سال نوری برابر است با ۵/۹ تریلیارد کیلومتر یا ۹/۵ تریلیارد مایل یا ۶۳۰۰۰ واحدنجومی).
به‌این نکته توجه کنید که سال نوری مقیاسی برای فاصله است نه زمان... درست مانند کیلومتر یا مایل. بیشتر ستارگان پُرنور آسمان بین چند ده سال نوری تا چند هزار سال نوری از ما واقع شده‌اند.
نزدیکترین ستاره به‌ما، یعنی آلفا-قنطورس، فقط ۳/۴ سال نوری از ما فاصله دارد. کهکشان آندرومدا، نزدیکترین کهکشان بزرگ در آن سوی راه‌شیری، ۵/۲ میلیون سال نوری از ما فاصله دارد.
ستاره‌شناسان حرفه‌ای اغلب از واحد دیگری هم برای بیان فواصل بزرگ استفاده می‌کنند که پارسک نام دارد. یک پارسک برابر است با ۲۶/۳ سال نوری (در اینجا چیزیی که شما را واقعاً شگفت‌زده می‌کند، این است که یک پارسک فاصلی ما از ستاره‌ای است که به‌هنگام حرکت زمین به‌اندازه IAU به‌دور خورشید، اختلاف منظری برابر یک ثانیه قوس را نسبت به‌پس‌زمینه ستارگان داشته باشد).
یک کیلو پارسک برابر ۱۰۰۰ پارسک و یک مِگاپارسِک یک میلیون پارسک است.
خیلی سخت نبود، این‌طور نیست!

*****

منبع : سایت رسمی مجله ی نجوم

گزارش تصویری آخرین اختفای بهار - به روایت مجله ی نجوم

در عصر روز ۲۸ خرداد ۱۳۸۶ سیاره تابان زهره در پشت هلال ماه به مدت حدود یک ساعت مخفی شد. لحظات پنهان شدن و پدیدار گشتن این سیاره در پشت ماه تجربه‌ای فراموش نشدنی برای رصدگران این پدیده بود. تصاویر بسیاری از اختفای زهره از ایران و عکاسان و منجمان از چند کشور دیگر برای ماهنامه نجوم ارسال شد که از بین آنها این مجموعه را برای ارائه‌ گزارشی تصویری از این پدیده کم‌نظیر برگزیده‌‌ایم. با دریافت تصاویر جدید این صفحه به روز می‌شود. برای آشنایی بیشتر با این پدیده می‌توانید مقاله آموزشی وبگاه نجوم در این زمینه را بخوانید. همچنین به مقاله بهترین اختفاهای سال ۱۳۸۶ در ماهنامه نجوم، شماره ۱۶۹ (فروردین ۱۳۸۶) مراجعه کنید.  

 
 
صادق قمی‌زاده، تهران

محمدرضا معصومی،  مجسمه شیخ‌بهایی، نجف آباد
محمد سلطان‌الکتابی، مسجد جامع عباسی (مسجد امام) اصفهان
محسن زادصالح، تهران

 

 

 

 
احمد مرشد امامی، آسمان دریاچه لار، دامنه‌های دماوند
گروه نجوم پژوهشسرای رازی شهرستان سرایان، خراسان جنوبی

 

 

 

 

مخفی شدن زهره در پشت کوه‌های ماه، محسن زادصالح، تهران

مرکز هدایتگران اندیشه، اصفهان

 

 

 

 

 

بابک امین‌تفرشی و امیرحسین‌ابوالفتح، دشت شقایق‌های رینه، دامنه دماوند

 

 

 

آنتونی آیومامیتیس، یونان
علیرضا عظیمی، تهران

 

 

 

 

 

 

 

 

 

انجمن نجوم اورانوسکوپ، فرانسه

 

 

 

 

 

 

 

 

شهریار داوودیان، ترکیب چند عکس تلسکوپی  پیاپی که  شروع اختفا را در آسمان پیش از غروب خورشید نشان می‌دهند، تهران
امیرحسین ابوالفتح و بابک امین‌تفرشی، ترکیب دو نوردهی مختلف،  دامنه دماوند

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع:

سایت رسمی

مجله ی نجوم

دنباله دار ها

 هر دنباله دار از یک هسته جامد، که توسط ابری به نام گیسو احاطه شده است، تشکیل می شود. دنباله دارها دارای یک یا دو دم نیز هستند. اغلب دنباله دارها آنقدر کوچک یا کم نورند که از زمین، بدون تلسکوپ دیده نمی شوند. با اینحال برخی از آنها تا هفته ها در آسمان با چشم غیر مسلح دیده می شوند. ما دنباله دارها را به دلیل گاز و غبار موجود در گیسو و همینطور بازتاب نور در قسمت دم آنها می بینیم. همچنین گازهای دنباله دارها انرژی را که از خورشید جذب کرده اند، پخش می کنند و این باعث درخشش آنها می گردد.

دنباله دار هالی هر 76 سال یکبار به نزدیک خورشید می رسد و با چشم غیر مسلح قابل رصد است.
عکس از رصدخانه لیک

ستاره شناسان دنباله دارها را بر حسب زمانیکه برای یکبار گردش به دور خورشید در مدار خود صرف می کنند، طبقه بندی می نمایند. دنباله دارهای دوره کوتاه کمتر از 200 سال زمان برای گردش در مدارشان نیاز دارند و دنباله دارهای دوره بلند بیش از 200 سال زمان برای یکبار گردش خود به دور خورشید صرف می کنند.

ستاره شناسان در مورد دنباله دارها بر این باورند که آنها باقیمانده مجموعه ای از گاز، یخ، سنگ و غبارند که حدود 6/4 بیلیون سال پیش در منطقه بیرون سیارات شکل گرفتند. بعضی از دانشمندان معتقدند که تعدادی دنباله دار، آب و مولکولهای کربنی لازم برای تشکیل حیات در زمین را به این سیاره آورده اند.

 

 

قسمتهای مختلف یک دنباله دار

 هسته دنباله دارها یک توپ از یخ و ذرات غبار سنگی است که شبیه به یک گلوله برفی کثیف می باشد. یخ هسته دنباله دار عمدتا از آب منجمد تشکیل شده است اما ممکن است مواد منجمد دیگری نظیر آمونیا، دی اکسید کربن، مونوکسید کربن و متان نیز در آن وجود داشته باشد. دانشمندان تصور می کنند که هسته برخی از دنباله دارها ترد و شکننده است، چراکه آنها شماری دنباله دار پیدا کرده اند که بدون هیچ دلیل واضحی خرد شده اند.

با نزدیک شدن دنباله دار به قسمتهای داخلی منظومه شمسی، گرمای خورشید منجر به تبخیر قسمتی از یخ موجود در سطح هسته دنباله دار شده و ذرات غبار و گاز با فشار از دنباله دار به فضا خارج می گردند و به این شکل قسمت گیسو را شکل می دهند. پرتوهای خورشید، ذرات غبار را از قسمت گیسو به بیرون هل می دهند. این ذرات سبب تشکیل دم غباری دنباله دار می شود. به طور همزمان، بادهای خورشیدی – که جریانی با سرعت بسیار زیاد از ذرات باردار الکتریکی می باشد – بخشی از گازهای دنباله دار را به یون (ذرات بار دار) تبدیل می کند. این یونها نیز به بیرون از گیسو جریان پیدا کرده و دم یونی را شکل می دهند. از آنجائیکه دمهای دنباله دارها توسط پرتوها و بادهای خورشیدی جارو زده می شوند، همیشه در جهت مخالف خورشید قرار می گیرند.

اینگونه تصور می شود که قطر هسته بیشتر دنباله دارها حدود 16 کیلومتر یا کمتر است. قطر برخی از گیسوها می تواند به 6/1 میلیون کیلومتر برسد. برخی از دمها نیز در مسافتی معادل 160 میلیون کیلومتر گسترده می شوند.

 

زندگی یک دنباله دار

 دانشمندان فکر می کنند،  دنباله دارهای دوره کوتاه از کمربند کویپر که در آنسوی مدار سیاره پلوتو قرار دارد، می آیند. کشش گرانشی سیارات خارجی منظومه شمسی می تواند بر این اجرام تاثیر گذاشته و آنها را به درون منظومه شمسی بکشاند.  دنباله دارهای دوره بلند از ابر اورت می آیند. مجموعه ای از اجرام در فاصله ای هزار برابر فاصله پلوتو از خورشید که مانند کره ای منظومه شمسی را در بر گرفته است. فعل و انفعالات گرانشی ستارگان در حال گذر، باعث می شود که این اجرام یخی به درون منظومه شمسی راه یابند.

دنباله دارهایی که به نزدیک خورشید می رسند از دومنطقه در نواحی بیرونی منظومه شمسی می آیند. دنباله دارهای دوره کوتاه از نوار مسطحی از اجرام کوچک به نام کمربند کویپر که تقریبا 4/7 میلیون کیلومتر با خورشید فاصله دارد، می آیند. دنباله دارهای دوره بلند از ابر اورت می آیند. فاصله لایه خارجی این ابر از خورشید 1000 برابر فاصله پلوتو از خورشید است.

هر بار که یک دنباله دار وارد منظومه شمسی می شود، قسمتی از یخ و غبار خود را از دست می دهد. گاهی قسمتی از دنباله آنها پس از ورود به جو زمین به شکل شهاب سنگ درآمده و در اتمسفر زمین می سوزد. در نهایت بعضی از دنباله دارها همه یخ خود را از دست می دهند. آنها از هم می پاشند و تبدیل به ابری از غبار می شوند و یا به صورت اجرام غیر فعالی نظیر سنگهای آسمانی در می آیند.

مدارهای بلند بیضی شکل دنباله دارها می توانند از مدارهای تقریبا دایره ای سیارات عبور کنند. در نتیجه، گاهی دنباله دارها با سیارات و اقمار آنها برخورد میکنند. بسیاری از چاله های برخوردی در منظومه شمسی به دلیل برخورد همین دنباله دارها ایجاد شده اند.

مطالعه دنباله دارها

 

بسیاری از نکاتی که دانشمندان امروزه درباره دنباله دارها می دانند، از مطالعه گسترده دنباله دار هالی (Halley) که در سال 1986 از نزدیکی زمین گذر کرد، به دست آمده است. پنج فضاپیما در نزدیکی هالی قرار گرفتند و اطلاعاتی را در مورد شکل ظاهر و ترکیبات شیمیایی آن جمع آوری کردند. چندین کاوشگر نیز به قدری به آن نزدیک شدند که بتوانند هسته آن که به طور معمول با گیسو پوشانده شده بود را مورد بررسی قرار دهند. از اطلاعات به دست آمده مشخص شد که هسته هالی سیب زمینی شکل و حدود 15 کیلومتر طول دارد. این هسته به طور مساوی متشکل از یخ و غبار بود. حدود 80 درصد از بخش یخی آن آب منجمد و 15 درصد از آن مونوکسید کربن منجمد بود. 5 درصد باقیمانده نیز شامل دی اکسید کربن منجمد، متان و آمونیا می شد. دانشمندان معتقدند که دیگر دنباله دارها از نظر شیمیایی شبیه به هالی می باشند.

دانشمندان به طور غیر منتظره ای متوجه شدند که رنگ هسته دنباله دار هالی، سیاه و کاملا تیره است. آنها فهمیدند که هسته یخی این دنباله دار و یا شاید اغلب دنباله دارها، با پوسته سیاهی از غبار و سنگ پوشیده شده است. این دنباله دارها تنها زمانی گازهای درون خود را با فشار خارج می کنند که سوراخهای موجود در این پوسته سیاه به سمت خورشید قرار گیرد.

دنباله دار دیگری که توسط دوربینهای فضاپیما مشاهده شده، دنباله دار برلی (Borrelly) است. فضاپیمای "اعماق فضای 1" در سال 2001، هسته برلی را که تقریبا نصف هسته هالی است مشاهده کرد. هسته این دنباله دار نیز به شکل سیب زمینی است و دارای پوسته ای سیاه می باشد. مانند هالی، این دنباله دار نیز تنها زمانی گازهای درون خود را بیرون می ریزد که سوراخهای پوسته آن رو به خورشید قرار گرفته باشند.

سفینه گیوتو در 14 مارس 1986، از نزدیک هالی عبور کرد و تصاویر حیرت انگیز زیادی از این دنباله دار تهیه نمود.
عکس از آژانس فضایی اروپا

در سال 1994، ستاره شناسان دنباله داری به نام شومیکر-لوی 9 (Shoemaker-Levy 9) که تکه تکه شده بود و با سیاره مشتری برخورد نمود را مشاهده کردند. یکی از فعالترین دنباله دارهای 400 سال اخیر، هال – باپ (Hale-Bopp) نام دارد که در سال 1997، از فاصله 197 میلیون کیلومتری زمین گذر کرد. البته این برای یک دنباله دار فاصله کمی نیست اما به دلیل هسته غیر عادی و بسیار درخشان، این دنباله دار با چشم غیر مسلح نیز قابل رصد بود. تخمین زده شده است که قطر هسته آن بین 40 تا 50 کیلومتر بوده است.

در سال 2004، فضاپیمای آمریکایی غبار ستاره (Stardust) به نزدیک هسته دنباله دار وایلد2 (Wild 2) رفت و اطلاعاتی را از گیسوی این دنباله دار جمع آوری نمود. همچنین در همان سال، آژانس فضایی اروپا فضاپیمای رزتا (Rosetta) را که قرار است در سال 2014 به مدار دنباله دار چاریومف- گراسیمنکو (Churyumov-Gerasimenko) برسد، ارسال کرد. رزتا یک کاوشگر کوچک با خود حمل می کند که برای فرود در هسته این دنباله دار طراحی شده است.

 

                          منبع : آّسمان پارس

راز اطلاعات درون سیاهچاله

پارادوکس اطلاعات ورودی به سیاهچاله: واقعا چه اتفاقی برای اطلاعات بلعیده شده رخ می دهد؟  

یکی از رازهائی که ذهن فیزیکدانان را به خود مشغول کرده مربوط به سیاهچاله ها می باشد. زمانیکه اطلاعات بدرون یک سیاهچاله وارد می شود ، آیا این اطلاعات نابود می شود و یا به شکل دیگری باقی می ماند؟

استفن هاوکینگ بر این باور بود که سیاه چاله ها طی یک زمان طولانی بخار می شوند و به آرامی ذرات بدون شکلی را آزاد می کنند. در نتیجه ، هر گونه اطلاعاتی که وارد آن شد از بین خواهد رفت.

  

اما ، یک تحقیق جدید که برای دانشگاه یورک و موسسه علمی ساینیک در هند انجام گردید دیدی تازه از پارادوکس سیاهچاله را عنوان کرده که ممکن است به حل اسرار اطلاعات ورودی به سیاهچاله کمک کند. این محققین دریافت کرده اند که اگر اطلاعات در سطح کوانتمی نابود شوند ، (این اطلاعات) در واقع مخفی می باشند و قادرند در جائی دیگر ظاهر شوند.

بجای اینکه اطلاعات بطور کامل نابود شوند ، برخی ارتباط و پیوند بین ذرات بخار شده و وضعیت درونی سیاه چاله باقی می ماند.

اطلاعات بیشتر :

http://www.york.ac.uk/admin/presspr/pressreleases/blackhole.htm

 

 

منبع: آسمان پارس