مقیاسها در آسمان
افراد مبتدی اغلب برای توصیف فواصل در اسمان دچار مشکل میشوند. شما هم ممکن است در گفتگویی مانند این گفتگو گرفتار شده باشید:
«آن دو ستاره را میبینی؟ همان دو ستاره که تقریباً ۸ اینچ از هم فاصله دارند؟
بله، اما بهنظر من ۶ فوت از هم فاصله دارند.»
شکلی که اینجا وجود داشت این بود که فواصل را در آسمان نمیتوان با مقیاسهای خطی مانند فوت یا اینچ بیان کرد. روشی که برای اینکار وجود دارد، فاصله زاویهای است.
ستارهشناسان ممکن است بگویند که دو ستاره از هم ده درجه ( ْ۱۰) فاصله دارند. این به آن معناست که اگر از چشم شما بههر یک از آن ستارهها، خطوطی رسم شوند، آن دو خط بهرأس چشم شما یک زاویه ْ۱۰درجه تشکیل میدهند. خیلی ساده!
مُشت خود را در طول بازویتان قرار دهید و از پشت آن با یک چشم خود نگاه کنید. مشت شما از یک سو تا سوی دیگر تقریباً ْ۱۰ از آسمان را میپوشاند. نوک انگشت در طول بازو، حدود ْ۱ را میپوشاند. عرض خورشید و ماه هرکدام ْ۲/۱ است. طول ملاقه دباکبر ْ۲۵ و از افق تا نقطه بالای سر (سرسو، سمتالرأس) هم ْ۹۰ است.
فاصله زاویهای، تقسیمات کوچکتری هم دارد. یک درجه از ۶۰ دقیقه قوس و هر دقیقه قوس هم از ۶۰ ثانیه قوس تشکیل شده است.
اگر دو جسم با فاصله یک ربع درجه از هم ظاهر شوند، ستارهشناسان ممکن است آن را بهصورت ۱۵ دقیقه قوس یادداشت کنند (بهاختصار َ۱۵). پُرنورترین سیارهها معمولاً فقط با جدایی زاویهای چند ده ثانیه قوس از زمین دیده میشوند.
یک تلسکوپ ۵ اینچ میتواند جزییاتی را با جدایی زاویهای ۱ ثانیه قوس ( ً۱) مشخص کند. این مقدار، پهنای یک سکه یک پِنی است که از فاصله ۴ کیلومتری دیده شود (۵/۲ مایل).
مختصات در آسمان
آسمان شب از زمین، مانند گنبد عظیمی بهنظر میآید که ستارهها بهسطح داخلی آن چسبیدهاند. اگر زمین زیرِ پای ما ناپدید میشد، آنگاه میتوانستیم ستارگان را در هر سوی خودمان ببینیم (و احساس هیجانانگیز معلق بودن در مرکز یک کره پهناور و پُرستاره را تجربه کنیم).
ستارهشناسان موقعیت ستارهها را بهوسیله موضعی که آنها روی کره آسمان دارند، تعیین میکنند. زمین را درحالی که در مرکز کره آسمان معلق است، مجسم کنید و مدارهای طول و عرض جغرافیایی را روی آن تصور کنید، آنها را بهسمت خارج باد کنید تا روی سطح داخلی کره آسمان قرار بگیرند. حالا این مدارها صفحه مختصاتی را روی آسمان فراهم آوردهاند که موقعیت هر ستارهای را مشخص میکند. همانگونه که طول و عرض جغرافیایی موقعیت هر نقطه روی زمین را مشخص میکنند. در آسمان، عرض جغرافیایی، «میل» و طول جغرافیایی، «بُعد» نامیده میشود. اینها مختصات استاندارد آسمان هستند.
میل بهدرجه، دقیقه قوس و ثانیه قوس شمالی (+) و یا جنوبی (-) از استوای سماوی، تقسیم میشود. بُعد با درجه تقسیمبندی نشده است، بلکه بهساعتها (h)، دقیقهها (m) و ثانیههای زمانی (s)، از ۰ تا ۲۴ ساعت تقسیم میشود.
ستارهشناسان این تنظیم را سالها پیش وضع کردند، زیرا زمین هر دور کامل بهدور خودش را در حدود ۲۴ ساعت کامل میکند. بنابراین کره آسمان، با صفحه مختصات ثابتی که روی آن قرار دارد، بهنظر میآید که تقریباً هر ۲۴ ساعت یک دور کامل را میپیماید.
ولی تغییرات کوچکی هم وجود دارند. مختصات سماوی یک ستاره بعد از گذشت سالها، بتدریج تغییر میکند که این تغییرات از تغییر جهت آهسته محور زمین در فضا که حرکت تقویمی نام دارد، ناشی میشود. زمانی که بُعد و مِیل در کتابها و اطلسها داده میشوند، شما اغلب تاریخ سالی مانند ۲۰۰۰.۰. را ضمیمه آنها مشاهده میکنید (لفظ ۰.. بهمعنای زمان آغاز سال است: نیمه شب اول ژانویه). این تاریخ زمانی است که تا آن هنگام، مختصات داده شده صحیح هستند. برای بیشتر اهداف آماتوری، این میزان تصحیح، چون خیلی ناچیز است، زیاد مهم نیست.
درخشندگی
درخشندگی یک ستاره (یا هر چیز دیگری در آسمان) قدر نامیده میشود. شما با این اصطلاح زیاد مواجه خواهید شد. روش قدرسنجی حدود ۲۱۰۰ سال پیش آغاز شد، یعنی زمانی که ستارهشناس یونانی، ابرخُس، ستارهها را بهردههای درخشندگی تقسیم کرد و پُرنورترین ستارهها را «قدر اول» نامید که بهسادگی، «بزرگترین» معنی میدهد. ستارههایی را که کمی کمنورتر بودند، «قدر دوم» نامید، یعنی دومین مرتبه بزرگی و بههمین ترتیب تا کمنورترین ستارههایی که میتوانست ببیند و آنها را قدر ششم نامید.
با اختراع تلسکوپ، رصدگران میتوانستند ستارههای حتی کمنورتر را هم ببینند. بهاینگونه قدرهای ۷، ۸، و ۹ هم اضافه شدند. امروز دوربینهای دوچشمی میتوانند ستارههایی از قدر ۹ و تلسکوپهای ۶ اینچ آماتوری قدرهای ۱۲ و ۱۳ را هم نشان دهند. تلسکوپ فضایی هابل ستارگانی از قدر ۳۰ را هم دیده که تقریباً ۱۰ میلیارد بار کمنورتر از کمنورترین ستارههایی هستند که با چشم غیرمسلح قابل مشاهدهاند.
در سوی دیگر این مقیاس، بهنظر میآید که بعضی از ستارههای قدر اول ابرخس، بسیار پُرنورتر از بقیه هستند. برای اصلاح این موضوع، این مقیاس حالا اعداد منفی را هم دربر میگیرد. وِگا (Vega) از قدر صفر و شباهنگ، پُرنورترین ستاره آسمان از قدر ۴/۱– میدرخشند. زهره حتی از این هم درخشانتر است و معمولاً از قدر ۴- میدرخشد. ماه کامل هم از قدر ۱۳- و خورشید هم از قدر ۲۷- میدرخشد.
فواصل
زمین در هر سال یکبار بهدور خورشید میگردد و فاصلهاش از خورشید بهطور میانگین ۱۵۰ میلیون کیلومتر یا ۹۳ میلیون مایل است. این فاصله یک واحدنجومی نامیده میشود که یک واحد سودمند و قابل استفاده برای اندازهگیری فواصل در منظومه شمسی است.
فاصلهای را که نور در مدت یک سال طی می کند، یک سال نوری نامیده میشود (یک سال نوری برابر است با ۵/۹ تریلیارد کیلومتر یا ۹/۵ تریلیارد مایل یا ۶۳۰۰۰ واحدنجومی).
بهاین نکته توجه کنید که سال نوری مقیاسی برای فاصله است نه زمان... درست مانند کیلومتر یا مایل. بیشتر ستارگان پُرنور آسمان بین چند ده سال نوری تا چند هزار سال نوری از ما واقع شدهاند.
نزدیکترین ستاره بهما، یعنی آلفا-قنطورس، فقط ۳/۴ سال نوری از ما فاصله دارد. کهکشان آندرومدا، نزدیکترین کهکشان بزرگ در آن سوی راهشیری، ۵/۲ میلیون سال نوری از ما فاصله دارد.
ستارهشناسان حرفهای اغلب از واحد دیگری هم برای بیان فواصل بزرگ استفاده میکنند که پارسک نام دارد. یک پارسک برابر است با ۲۶/۳ سال نوری (در اینجا چیزیی که شما را واقعاً شگفتزده میکند، این است که یک پارسک فاصلی ما از ستارهای است که بههنگام حرکت زمین بهاندازه IAU بهدور خورشید، اختلاف منظری برابر یک ثانیه قوس را نسبت بهپسزمینه ستارگان داشته باشد).
یک کیلو پارسک برابر ۱۰۰۰ پارسک و یک مِگاپارسِک یک میلیون پارسک است.
خیلی سخت نبود، اینطور نیست!
*****
منبع : سایت رسمی مجله ی نجوم